پیشه ام عکاسی‌ست :))

..591

شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۳۵ ب.ظ

خوبم

  • محمد

..590

شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ

- محمد نسبت به ترم پیش خیلی لاغر شدی.

+ ولی من خیلی غذا میخورم.. :(

- با چی؟

+ با قاشق

- :|||

+ :)

  • محمد

..589

جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ب.ظ

- تو چرا تصویر زمینه هات اینجوری ان ممد؟

+ چجوری؟

- اونجوری دیگه..

+ مال تو چرا اینجوری نیستن و اونجوری ان؟

- خب من اونجوری اصلا دوس ندارم.

+ منم اونجوری دوس ندارم.

+ اینجوری خیلی دوست دارم.


  • محمد

.,588

جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ق.ظ

جلد سه از نون شب هم واجبه خوندنش..


پ.ن: بلاخره بعد اینهمه عکاسی برای اینستای این و اون یه نفر با عشق پیدا شد یه عکس درست حسابی ازم بگیره بذارمش اینستا که با شعری که تو این وب گذاشتم همخونی داره.. هنوز نذاشتمش..

  • محمد

..587

پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۴۷ ب.ظ

مثلا معلم دیکته یا املا میگفت، میرسیدیم به آخر صفحه میخواستی ورق بزنی بری صفحه ی بعد گوشا رو تیز می کردیم می دیدیم همه دارن ورق میزنن.. این یه حس خیلی خوبی میداد.

  • محمد

..586

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۳۵ ب.ظ

+ یه سوال؟ تو منو فراموش میکنی؟

- تو چی فکر میکنی؟ تو میتونی منو فراموش کنی؟

+ من؟ هه

- منم تا عمر دارم نمیتونم فراموشت کنم.

‌+ فکر کنم این مدت برا من خیلی سخت بگذره.

- نه بابا! تو هم مثل من یه هفته بعد فراموش میکنی..

- ببخشید از دهنم پرید.

- من دروغ گو نیستم.

- ببین منو.

- بابا شوخی کردم..

  • محمد

..585

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ب.ظ

07:20

*آلارم گوشی*

+ بهنام، بهنام. بیدار شو دیر شد.

- باشه، بیدار شدم.

+ بهنام بیدار شو دیگه.

- محمد بخدا بیدار شدم.

+ باشه.


07:35

- محمد، محمد بیدار شو دیر شد.

+ باشه بیدارم..

- چایسازو روشن کن‌‌.


07:55

+ بهنام پا شو دیگه نمیرسیم کلاس‌.

- چای؟

+ تو راه میگیریم میخوریم.


08:10

- تو لباساتو پوشیدی خوابیدی؟

+ بریم بریم.


هر روز تکرار میشه.

  • محمد

..584

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۱۶ ب.ظ

پشت محوطه دانشگاه رو نیمکت عجیب تو فکر بودم و‌ آهنگ گوش می دادم با چای.

خیلی سردم بود.

خیلی سردش بود که دیدم.

خیلی هم خجالتی و معصوم.

کلی اذیتش کردم.

کلی اذیتم کرد تا نتونم ازش عکس بگیرم.

12 تا عکس گرفتم تا شد این..

دوست عزیزم..

بهت سر میزنم.

  • محمد

..583

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ق.ظ

#دانشگاهانه..

پاییز شد، بارون بارید.

از نظر من اون حسی که بارون به آدم می ده مقدس ترین حس دنیاست‌.

عاشق بارونم

انقد که هیچ کسو این اندازه دوست ندارم.

با اینکه الان خاطرات تلخی رو برام زنده می کنه!


  • محمد

..582

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۱۱ ق.ظ

با هر منطقی حساب میکنم نمیفهمم یه پیجی رو که 13 تا فالور داشت و 13 تا فالوینگ چرا هک کرد، چرا دو روز بعدش پسم داد؟ اصن کی بود؟

  • محمد