پیشه ام عکاسی‌ست :))

..668

يكشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۲۶ ب.ظ

 به شدت از این عکسا که بوی خوبی دارن خوشم میاد. یه سری حسای خوبی دارن که به محض رویت شدن به آدم انتقال می دن.
مثلا بوی ماست و خیار اندازه لم دادن به یک صندلی نرم روی بالکن یه ویلا که لب دریا قرار داره و بارون آروم آروم چیکه می کنه تو داری قهوه می نوشی، آرامش می ده. حداقل به من! یا بوی پاک کن توت فرنگی که اول دبستانمون داشتیم!

به این دارم پی میبرم که من تازگیا چقدر از درک خودم عاجزم! 

مگه میشه آدم از کسی یا چیزی که دوست داره بگذره؟ و در مقابل میشه آدم بخاطر چیزی یا کسی که دوستش داره از چیزی یا کسی که دوستش داره بگذره؟

من نمی تونم به این سوالا جوابی بدم.

داستان عاشقانه من با مرگ ناحق دو احساس بی گناه تموم شد، یه داستان دو نفره که دو قهرمان داشت و دو نقش بد جنس که سایه ی همون دو قهرمان بودن. از ویژگی های دل من اینه که اگه خوب باهاش حرف زده شه قانع میشه و قبول می کنه کسی یا چیزی که مال اون نیست، واقعا مال اون نیست یا به زبون خودمون مذاکره پذیره در مقابل منم مرد دیپلماسی ام.

مثال من شکل اونیه که پا برهنه و دست و پا سوخته داره از یه انفجار که اتفاق افتاده و داره آتیشش همه جا رو فرا میگیره فرار می کنه هست.

ولی من یکم بیشتر و بهتر دور شدم و الان به فکر چیزایی که سوختن هستم. 


این سخن از پیر خرابات رو از یاد نبرین که عشقای ترم یک و دویی رو چه داخل دانشگاه و چه خارج از دانشگاه رو زیاد جدی نگیرید و تا می تونید ازش فاصله بگیرید چون واقعا تو ترم آخری به جا هایی می رسید که واقعا به این جمله از شادمهر عزیز که عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود ایمان می آرید اینا شوخی بودن ولی جدی ترین حرفم اینه که احساس کنجکاوی تون رو کنترل کنید هر کنجکاوی ارزش تجربه شدن نداره، بعضی تجربه ها واقعا واقعا واقعا آدمو پیر می کنن. نزارید به جایی برسید که بگید من به عشق و دوست داشتن اعتقاد ندارم. 


از اینا گذشته من می دونم چون من نیستم شما هم نیستین، ولی شما نمی دونین که اوضا یکم رو به روال نبود و بی معرفتی می کردین البته بعضیا خوب بودنشون ثابت شده اس.

  • محمد

نظرات (۸)

ماست و خیار که سروره!
یه دوستی میگفت ترم ۱ و ۲ خودتو کنترل کنی و سوتی ندیو گند نزنی دیگه  حله.فقط همون ترم ۱ و۲ خیلی مواظب باش.
پاسخ:
همین خیلی خوبه من توصیه میکنم دوستان بزارن از ترم 3 حداقل هر کاری میخوان بکنن..
  • آرزو ﴿ッ﴾
  • چند دقیقه پیش تو یه وبلاگ دیگه خونده بودم: ناتمام است داستان عاشقی‌ها در جهان! ...
    ان‌شاءالله اوضاع به روال نزدیک‌تر بشه روز به روز.
    پاسخ:
    البته که نا تمام هست یه زندگی بعد عشق هم داریم ک ب شدت زجر آوره
    خیلی ممنون از دعای خوبتون
    یه موقع هایی فک میکنم چی میشه که اینجوری میشه !
    شروع ترم ۱ و ته ترم ۲ دو تا دنیای متفاوتن :)
    پاسخ:
    واقعا دانشگاه بیشتر از سربازی خوب نباشه کم تر هم نیست! بجز علم تغییرات محصوصی هم تو زندگی به وجود میاد.
    کاملا بوی عکس رو حس میکنم ^_^ 
    .
    من هنوز هیچی نشده میگم که عشق وجود نداره! 
    پاسخ:
    نظر شما با کمی ارفاق قابل احترامه :دی
    سلام:) 
    امیدوارم الان همه چیز مرتب شده باشه و روبراه باشید
    چقدر داستانهای عشق و عاشقی ترم اول زیاده!
    پاسخ:
    خیلی ممنون از دعای خیرتون
    ولی مال من ب ترم اول ربط نداره زیاد
  • کنت دراکولا
  • عکست بیشتر حساسیت زا بود(شکلک عطسه )
    امضا:بهارِ آلرژی:))
    پاسخ:
    بله خواهش میکنم
    عکس که لود شد حس کردم بوی دارچین و زردچوبه پیچید تو اتاقم!... :)
    پاسخ:
    :ذییییی هنر عکاسی!
    حتی با عکسشم عطسم میگیرع :/
    پاسخ:
    ای بابا :)))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">